درد نماند در جهان ، من ن کشیده, باشمش
زهر غمی نمانده که ، من نچشیده باشمش
تکیده بودم از ازل ، پشت و پناه من خدا
ولی نکرده هیچ دم ، مرا ز مشکلم جدا
کودکی ام خراب شد ، زندگی و جوانی ام
آه از این زندگی و وای بر این جوانی ام
گوهر دنیا بردند از صدف وجود من
سایه شده جبین من از اثر سجود من
کاش که سرنوشت ما یکسره در قفس نبود
مسیر سرنوشت ما ، چاله و کوچه پس نبود
دانیال علی پناهی
اسفند 96
روزهایم آفتابی نیست...برچسب : نویسنده : weexpectationforupo بازدید : 95