غم ما را نتوانند کشید اهل زمین
چه بسا کوه که بر دوش خودم می بینم
ظاهرا در وسط جمعیتی خندانم
و به تنهایی خود اینهمه ، کم می بینم
تو کجا و دل غم دیده ی عشاق کجا
من که دریای غمم نزد تو ، نم می بینم
سائلی مساله ی غم مکنی طرح به ما
که من اندر دل شادی رخ غم می بینم
جام عشقی که به دست تو به من تعارف شد
بهترین است ولی اینهمه سم می بینم
دانیال علی پناهی
[ یکشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 22:25 ] [ دانیال علی پناهی ] [ ]
روزهایم آفتابی نیست...برچسب : نویسنده : weexpectationforupo بازدید : 121