تا در این گور جهان باز نیفتد گذرم
این جهان میگذرد من هم از او میگذرم
شهریارا ز همه عالم و آدم به دری</span>
خوش به حالت که من از دین و خدا هم به درم
سیزده نحس ترین روز برای من نیست</span>
چونکه هر روزِ جهان ، سخت بیاید به سرم
تو در آن روز که عشقت پسرش را بوسید</span>
من در این روز که آشفته و آسیمه سرم
تو که بی سیم و زری باز هنر داری و من</span>
چه کنم با غم بی سیم و زری ، بی هنرم
همه الطاف خدا شامل حال من و توست</span>
تو ز غم مرد شدی و من به غمها پدرم
ماتم سیزده اول سالم به کنار</span>
ریشه ای دارم و خود ریشۀ خود را تبرم
دانیال علی پناهی
این غزل رو در جواب غزل استاد شهریار گفتم که در سیزده به در سروده بودن
و بسیار هم غزل معروفی هست که تمامی دوست داران استاد شهریار بارها
و بارها خوندنش و ازش لذت بردن .
من هم از سیزده به در خودم این غزل رو سرودم .
امیدوارم که اهل غزل جسارت بنده حقیر رو ببخشن .
لینک فایل صوتی شعر در قسمت پیوند های روزانه وبلاگ
برچسبها: سیزده به در , من خود آن سیزدهم , پاسخ استاد شهریار , غزل
[ دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ ] [ 5:2 ] [ دانیال علی پناهی ] [ ]
روزهایم آفتابی نیست...برچسب : نویسنده : weexpectationforupo بازدید : 144