ای یوسف زهرا :
غـریـب افتاده ای تنها ، و از چـشـمـت نـشـانی نیست
بـبـیـن در ایــن غـریـبـسـتـان ، برایت آشنایی نـیـسـت
هـمـه دلـتـنـگ خـویـشـنـد و ، بـرایـت نـیـست دلتنگی
اگـر در سیل غم مُردیم ، جز این ما را جزایی نیست
ای بشر :
خـیالت شهر عصیان است و در اینجا خدایی نیست ؟
خـیالت زنـدگـی تـاریـک و جـایـی روشنایـی نیست ؟
خـیالت نـامـۀ اعـمـال تـو هـــرگـز نـخـوانـدسـت او ؟
خـیالت از دم تـیـغـش شـمـا را جـان پـنـاهـی نیست ؟
بـگـویـم عـدل مـهـدی را که از عدلش گـریزی نیست
تـمـام ارزش عـالـــم بـرایـش چـون پـشـیـزی نـیـسـت
اگـــر عـــالــــم بـبـخـشـایـد عـجـب در مـن نـمـی آیـد
کـه از الـطـاف سـرشارش هزاران عفو چیزی نیست
دعـــــا کـــن تــا بـیـایـد او اگـر خــواهــان اقــبــالــی
اگــر آیـنـده ای روشـــن بــه رویــاهــای خــود داری
کــه او درمــان و داروئـیـسـت بر هر درد بی درمان
مـداری در ره عـشـقـش دمـــی را ســهــل انــگــاری
آفتابی تو اما پشت ابرهای سیاه ...
بی تو (( روزهای هیچکس آفتابی نیست ))
مهدی جان
دانیال علی پناهی
روزهایم آفتابی نیست...برچسب : نویسنده : weexpectationforupo بازدید : 98